همین دو روز پیش، 19 نوامبر 2011 بود که در یکی از بزرگراه های شمال آلمان در نزدیکی Heek ، سانحه ای رخ داد که 52 وسیله نقلیه در آن درگیر شدند. شاید از این تصادف بتوان بعنوان یک اتفاق نادر نام برد که در آلمان رخ داده است. علت این تصادف، مه شدید و دید ناکافی و همچنین عدم کنترل سرعت برخی رانندگان گزارش شده که 3 نفر جان خود را از دست داده اند و 35 نفر دیگر به طور جدی زخمی شدند.
تصاویر این تصادف حیرت انگیز گرچه دلخراش است اما هشداریست برای عزیزان هموطنی که در جاده ها و بزرگراه ها با سرعت غیرقابل کنترل رانندگی می کنند خصوصا اینکه کشور ما ایران متاسفانه بدلایل متعددی رکوردار تصادفات جاده ای در جهان نیز هست ...
لطفا تا باز شدن کامل عکسها شکیبا باشید
در صورتی که هر یک از عکسها باز نشد بر روی آن راست کلیک کرده و گزینه Show Picture و یا Reload Image را انتخاب کنید
همیشه کنترل سرعت در رانندگی شرط اصلی است
ماییم و نوای بی نوایی
مراسم تشییع پیکر مرحوم احمد رضایی فرزند محسن رضایی صبح شنبه با حضور مقامات لشکری و کشوری از مقابل منزل آن مرحوم برگزار شد .
سرجوخه از درجههای ارتش و سپاه است و به فرمانده 4 یا پنج سرباز گفته میشود.
پیش از دوره رضاشاه به سرجوخه "سرجوقه" میگفتند. درجه سرجوخه بر روی دوش نصب نمیشود. در ارتش ایران بر روی قسمت پایین آستین و در سپاه بر روی بازو قرار میگیرد.
اخیراً در ارتش ایران کلیه درجات سربازان و سرجوخگان بر روی بازو نصب می گردد.
گروهبان نام یکی از درجات نظامی است. در ارتش و سپاه به کسی گروهبان گفته میشود که فرمانده یک گروه باشد. گروه، نام از یگانهای ارتشی است که معمولاً از 8 تا 12 نفر تشکیل شده است. هر گروه خود معمولاً از دو جوخه تشکیل میشود.
درجه گروهبان در نیروی زمینی برابر با درجه مهناوی در نیروی دریایی است. پیش از دوره رضاشاه به گروهبان "وکیل" میگفتند.
اُستُوار درجه ایست در ارتش ایران میان گروهبان و ستوان.
درجه استوار دو مرحله دارد:
استوار دوم
استوار یکم
سُتوان نام یکی از درجات نظامی است. در ارتش به کسی ستوان گفته میشود که فرمانده یک دسته باشد. دسته از یگانهای ارتشی و سپاهی است که معمولاً 30 تا 40 نفر تشکیل شده است. در مرحله ستوانی نیز امکان ارتقاء وجود دارد و به این منظور درجات ستوان یکمی و ستوان دومی نیز داده میشود. ستوان نخستین درجه از درجههای افسری است.
خود واژه ستوان یا استوان در فارسی به معنی محکم و قابل اعتماد و موثق است. تلفظ این واژه در پارسیمیانه اُستیگان بوده است.
پیش از دوره رضاشاه به ستوان "نایب" میگفتند.
سَروان فرمانده یک گروهان ارتش است. گروهان یکی از یگانهای ارتشی و سپاهی است که معمولاً از 100 تا 400 سرباز تشکیل شده است. درجه سروانی یکی از درجات ارتش و سپاهاست.سروان درجهء بالاتر از ستوان و پایینتر از سرگرد است.
در ایران پیش از دوره رضاشاه به سروان "سلطان" میگفتند. در فارسی دری افغانستان برای درجه سروان واژه تورن و برای سروان بلندپایهتر جکتورن بکار میرود.
سَرگُرد از درجههای نظامی ایران است. سرگرد فرمانده یگ گردان است که 300 تا 1000 سرباز دارد. سرگرد درجهء بالاتر از سروان و پایینتر از سرهنگ است.
پیش از دوره رضاشاه به سرگرد "یاور" میگفتند. معنای خود واژهء سرگرد "فرمانده دلاوران" است. گُـرد در پارسی معنای پهلوان و دلیر و جنگاور را میرساند.
سَرهَنگ مقامی است در ارتش و سپاه که بالاتر از سرگرد و پایین تر از سرتیپ
درجه? سرهنگ را در فارسی افغانستان دگروال میگویند که واژهای است پشتو.
درجه برابر با سرگرد در نیروی دریایی درجه ناخدا سوم است.
نکته به همراه سوال:
از متخصصان در این امور کسی اطلاع داره که هنگ از چند نفر تشکیل میشه؟؟
ایا هنوز هست یا منسوخ شده
سرتیپ مقامی در ارتش که بالاتر از سرهنگ و پایین تر از سرلشگر است.
این مقام معادل درجه دریادار در نیروی دریایی است.
سردار لقبی است که در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به دارندگان درجه نظامی بالاتر از سرهنگ که دوره دافوس (دانشگاه فرماندهی و ستاد) را گذرانده باشند، اعطاء میشود. معادل این لقب در ارتش جمهوری اسلامی ایران امیر و در زمان پیش از انقلاب تیمسار بوده است.
امیر آخرین لقب نظامی در ارتش جمهوری اسلامی ایران است که به نظامیان دارای درجات نظامی بالاتر از سرهنگ که دوره دافوس (دانشگاه فرماندهی و ستاد) را گذرانده باشند بعد از لقب جناب اعطاء می شود و معادل این لقب در سپاه ، سردار و در زمان پیش از انقلاب تیمسار بوده است. این لقب شامل دارندگان درجات:سرتیپ دوم، سرتیپ یکم، سرلشگر، سپهبد و ارتشبد می شود.
سرلشکر لقبی احترام آمیزاست که تا اندکی پس از کشته شدن سرلشگر علی صیاد شیرازی در ارتش ایران برای دارندگان درجهی نظامی سرتیپ و بالاتر از آن بکار میرفت. برای مثال؛ تیمسار سپهبد فضل اله زاهدی و تیمسار سرلشکر سید محمد خاوری .به صیاد شیرازی پس از مرگ درجهی سپهبدی داده شد و تا مدتی در یادواره ها و خبر ها او را "تیمسار سپهبد صیاد شیرازی" میخواندند.
با توجه به این که درجهی سپهبدی پس از انقلاب به کس دیگری داده نشده بود-- و هنوز هم داده نشده است
سپهبد نام یکی از درجات ارتشی است. سپهبد فرمانده یک سپاه از ارتش است. سپاه یکی از یگانهای ارتشی است که معمولاً از بیش از 30.000 سرباز یعنی دو لشکر، تشکیل شده است.
اَرتِشبُد یکی از درجات بالای ارتشی در ایران است. آن را گاهی با رده? ژنرال یکی دانستهاند.
بعد از مارشال که همان شاه میباشد، «ارتشبد» بالاترین درجه نظامی است که بیشتر اوقات به آن فرمانده کل قوا نیز میگویند.
درجه ارتشبدی از روی ژنرال چهار ستاره درارتش آمریکا در سال 1337 توسط محمدرضا شاه پهلوی ایجاد شد. اولین کسی که در ایران به این درجه ارتقاء پیدا کرد ارتشبد عبدالله هدایت درهمین سال بود.
از سال 1337 تا سال 1355 حدود 20 نفر از افسران ارتش به درجه ارتشبدی ارتقا پیدا کردند که یک نفر از نیروی دریایی، 4 نفر از نیروی هوایی و بقیه از نیروی زمینی بودند.آخرین ارتشبد درارتش شاهنشاهی، عباس قرهباغی فرمانده وقت ژاندارمری بود که درسال 1355 به این درجه رسید.
بزرگارتشتاران عنوانی رسمی و نظامی است که در دوره پهلوی برای مقام فرماندهی سه نیروی مسلح کشور ایران بکار میرفت. فرمانده کل این سه نیرو در آن دوره محمدرضاشاه پهلوی بود. این عنوان پس از انقلاب 1357 در ایران به «فرمانده کل قوا» تغییر یافت.
به غیر از نیروی دریایی که درجات خاص خود را دارد این درجات با تغییرات ناچیز بـرای باقی نــیروهای مسلح کاربردی است.
این درجات عینا برای ناجـا و با کمی انحنا در پیـکان های درجـات گروهبانی و استواری ( تغییر به نیمدایره) برای سپاه پاسداران استفاده می شـود.
در زمان کنونی در هیچکدام از سیستم های نظامی ایران ارتشبد و سپهبد وجود ندارد
ارتقا درجات در شرایط عادی هر چهار سال یـکبـار صـورت میگیـرد .
سـیستم ارتقا تـا درجـه سرهــنگ تـمامی می ادامه می یابد و برای ارتقا به درجه سرتـیـپ دومـی و بـه بـالـا حــکم مـخـصوصی با تـوجه به سوابـق از سمت ستـاد مشترک
و با امضای مستقیم رهبری تنفیذ می شود
در سـپاه پاسـداران برای درجـات سرتیپ دومـی و به بالا از لـقب "سـردار"
و در ارتـش و نـیروی انتظامی از عنوان" امیر" استفاده می شود.
در ضمن اگر می بینید که برای مثال فرمانده ناجا سردار خوانده می شود به این دلیل است که از سپاه پاسداران به ناجا منـتقل شده و افـسران ارشـد دانشکده ای ناجا که در حال رسیدن به درجات سرتیپ دومی و به بالا هستند از زمان رسیدن به آن درجه امیر می شوند و نه سردار.
وست یکی از مهمترین و بزرگترین ارگانهای بدن است که وظیفه حفاظت از تمام اعضای داخلی بدن را نیز بر عهده دارد. علاوه بر این، برای داشتن ظاهری زیبا و بانشاط باید به فکر مراقبت از پوست و حفظ سلامت آن باشیم. شاید به همین دلیل است که افراد هزینه زیادی برای مراقبت از پوستشان میپردازند و به هر طریق سعی دارند شفافیت و نشاط آن را تامین کنند. با این حال با فرا رسیدن فصل سرما به دلیل کاهش رطوبت هوا و وزش باد، ممکن است با مشکل خشکی پوست روبهرو شویم. خشکی پوست نه تنها موجب داشتن ظاهری نازیبا میشود، بلکه میتواند بیماریها و مشکلاتی جدی را به وجود آورد.
دکتر زهره نیکبخت، متخصص بیماریهای پوست و مو در گفتوگو با "جامجم" با اشاره به این نکته که افراد ممکن است در طول فصلهای سرد سال با مشکلات زیادی روبهرو شوند، توضیح میدهد: اگر افراد بدانند چگونه میتوان از پوست در این روزها و ماههای سرد سال محافظت کرد، به طور حتم همیشه میتوانند پوستی سالم، شفاف و مرطوب داشته باشند. به گفته وی، در فصل سرد سال به دلیل کاهش رطوبت هوا، خشکی پوست شدت بیشتری پیدا میکند و به همین دلیل باید به فکر مراقبتهای ویژه پوست باشیم. دکتر نیکبخت یادآور میشود: در این فصل حتما باید از کرمهای مرطوب استفاده کرد. البته کرمهای مرطوبی که در فصل سرما استفاده میشود، باید کمی هم چربی داشته باشد.
لبها را فراموش نکنید
شاید شما هم گاهی دیده یا حتی خودتان هم این شرایط را تجربه کرده باشید که لبها در فصل پاییز چنان خشک میشود و ترک میخورد که هر لحظه ممکن است خون بیاید. برای اینکه با چنین مشکلاتی روبهرو نشوید، بهتر است به فکر محافظت از لبها باشید. دکتر نیکبخت در این زمینه توضیح میدهد: برای اینکه لبها نیز از خشک شدن و ترک خوردن در امان باشد، به خصوص هنگامی که از خانه بیرون میروید باید حتما از کرمهای مخصوص لب کمک بگیرید. این کرمها باید همراهتان باشد و هر چند ساعت یک بار، از آنها استفاده کنید.
استفاده از آب داغ، ممنوع!
با اینکه حمام با آب داغ در هوای سرد خیلی لذتبخش است، اما باید دقت داشته باشید که این کار میتواند سلامت پوست را به خطر اندازد. دکتر نیکبخت با تاکید بر کاهش استفاده از آب خیلی گرم برای شستشو، میگوید: بهتر است تعداد دفعات شستشو در این فصل کاهش یابد و از آب خیلی گرم استفاده نشود. پس از حمام نیز حتماً باید از لوسیونهای مخصوص بدن استفاده کنید. این لوسیونها بر اساس خشک یا مرطوببودن پوست، میتواند نرمال یا همراه با مقداری چربی باشد. به گفته وی پس از حمام نباید بدن را کاملا با حوله خشک کرد و فقط باید خیسی پوست را گرفت. زمانی که هنوز رطوبت در سطح پوست وجود دارد، باید از لوسیون استفاده کرد تا این رطوبت در سطح پوست حفظ شود.
رژیم غذایی و فضای داخل خانه هم موثر است
پوست وظیفه حفاظت از اعضای داخلی بدن را نیز بر عهده دارد. در صورتی که مشکلی برای پوست ایجاد شود، ممکن است بر اعضای داخلی بدن نیز تاثیر بگذارد. دکتر نیکبخت با اشاره به این نکته میگوید: برای محافظت بیشتر از پوست در فصلهای سرد سال، حتما باید از شویندههای ملایمتری استفاده کنید. همچنین باید مایعات بیشتری بنوشید؛ به طوری که توصیه میشود حداقل روزی 8 تا 9 لیوان مایعات مصرف کنید.
به گفته این پزشک متخصص، فضای داخل خانه نباید خیلی گرم باشد و وسایل گرمازا نیز نباید در فاصله خیلی کمی با افراد قرار گیرد. وی میافزاید: استفاده از دستگاههای بخور، به خصوص بخور سرد در صورتی که رطوبت کافی فضا را تامین کند نیز مفید است. دکتر نیکبخت با تاکید بر این که برای حفظ پوست باید به رژیم غذایی مناسب دقت داشت، میافزاید: در این فصل باید سبزیجات و مایعات بیشتری مصرف کنید تا آب کافی برای اعضای داخلی بدن و پوست تامین شود. با توجه به اهمیت حفظ سلامت پوست، در صورت روبهرو شدن با مشکلی خاص باید هر چه سریعتر به پزشک مراجعه و برای درمان اقدام کنید. دکتر نیکبخت با اشاره به شرایطی که به رسیدگی بیشتری نیاز دارد، میگوید: علائم ابتدا با خشکی پوست و سپس پوستهپوسته شدن و ترکهای پوستی به خصوص کف دست و پا نمایان میشود که گاهی با خارش شدید همراه است و به شدت فرد را آزار میدهد.
ضد آفتاب را کنار نگذارید
بسیاری از افراد به محض تمام شدن فصل تابستان، استفاده از کرمهای ضد آفتاب را کنار میگذارند و تصور میکنند در پاییز و زمستان نیازی به این کرمها ندارند. دکتر نیکبخت ضمن اشتباه دانستن این شیوه، یادآور میشود: در فصل پاییز و زمستان هم اشعه ماورای بنفش وجود دارد و در نتیجه حتماً باید از کرمهای ضدآفتاب استفاده کرد. به گفته این پزشک متخصص، کرمهای ضدآفتاب مناسب برای این فصلها، کرمهایی همراه با رطوبت است. در نهایت باید توجه داشته باشید که در فصلهای سرد سال میتوانید با مصرف مایعات بیشتر، استفاده از کرمها و لوسیونهای مرطوب و اجتناب از قرار گرفتن در معرض حرارت زیاد سلامت و شادابی پوست را حفظ کنید
رای داشتن سعادت و آرامش مطلوب در زندگی زناشویی، ارتباط سالم و سازنده میان زن و مرد، نیاز اصلی است و حرف اول را میزند. اما در بعضی موارد از ارتباطات زناشویی موانعی بر سر راه قرار می گیرد که البته رفع آنها تنها به خود همسران بستگی دارد و کاملاً دو طرفه است. در این ایمیل به بیان و بررسی برخی از آنها می پردازیم :
- سخت گیری
سخت گیری در خانواده مصادیق مختلفی دارد. از جمله آن ها می توان به بهانه گیری در امور خانه اشاره کرد. تجربه ثابت کرده است که این عمل جز ناراحتی خود و دلسردی همسر نتیجه ای در بر نخواهد داشت. صفت سخت گیری جزیی از منفی نگری است که از نظر دین و اخلاق مذموم شمرده شده است. زیرا زمینه را برای رشد سایر اختلافات و ناسازگاری ها فراهم می کند. در گفتار و کردار آدمی همواره عیوب و نقایصی وجود دارد. هر اندازه انسان منفی نگرتر باشد، از زمینه موجود برای بهانه گیری، بیشتر بهره می جوید.
- سخنان فتنه انگیز
یکی از مهم ترین عوامل اختلاف بین زن و شوهر این است که یکی یا هر دو خوبی های مرد و زن دیگری را به رخ هم بکشد. این گونه مقایسه های نا به جا فتنه انگیزی بزرگی در زندگی ایجاد خواهد کرد و جز تلخی و سردی کانون خانواده نتیجه ای به دنبال نخواهد داشت.
- تعصب و بی اعتمادی
گاهی در اثر عوامل مختلفی از قبیل علاقه افراطی و یا بدبینی ممکن است زن یا مرد نسبت به هم حساسیت بی مورد پیدا کنند. به طوری که در حفظ و پاکدامنی هم دچار وسواس و سخت گیری بی جا شوند. این گونه رفتارها و کنترل های افراطی زمینه روانی را برای سقوط انسان به سمت فساد و بی قیدی فراهم می کند. زیرا روح انسان در برابر فشار، عکس العمل نشان می دهد و شانه خالی می کند. پیامبر اکرم (ص) در این رابطه می فرمایند: تعلیم دهید و آسان گیرید. سخت نگیرید و نوید دهید و دیگران را طرد نکنید.
- ترشرویی
درست است کسی که ناراحتی و خستگی روحی دارد، ناخود آگاه آثار آن در چهره اش نمودار می شود. ولی اسلام به پنهان داشتن درد درون دستور می دهد. انتقال ناراحتی مسائل بیرون از منزل به همسر و یا بالعکس در ارتباط همسران مانع بزرگی در حفظ آرامش و سکون خانواده خواهد بود. امام علی (ص) در این رابطه می فرماید: خوشرویی مؤمن در چهره او و اندوهش در دل اوست.
- ناسزا گویی
این عمل اگر برای روابط بیگانه شایسته نباشد، در مورد زن و شوهر به مراتب ناشایست تر است. زیرا آن ها می خواهند عمری با صمیمیت در کنار هم زندگی کنند. در روابط زناشویی اگر گاهی کدورتی پیش آمد کرد، نباید با کلمات تند و ناشایست بر آتش قهر آن دامن زد. باید مواظب بود که سخنی از دهن پریده نشود که بعداً موجب خجالت و شرمساری از طرف مقابل گردد. به طور کلی اخلاق در کلام، یکی از پشتوانه های تضمین کننده روابط زن و مرد به شمار می رود.
- اهانت
خداوند توهین و آزار مؤمن را اعلام جنگ با خود به حساب آورده است. آزار زبان بدترین آزارهاست. زن و شوهر در سایه ازدواج از ارتباطی پیوسته برخوردار می شوند و لذا برای حفظ حرمت مؤمن باید کاملاً مواظب باشند که مبادا جمله ای از زبان جاری شود که باعث آزار دیگری شود. سرزنش، تهمت، دشنام و شماتت، هر کدام موجب آزار دیگری می شود؛ که علاوه بر کیفر الهی و عقوبت اُخروی، آرامش و سلامت زندگی را هم به هم می ریزد.
- خودخواهی
گاهی خودخواهی و خود برتر بینی، اختلافات بزرگ و موانع سختی را در ارتباط با همسر ایجاد می کند. گاه مرد می خواهد بزرگی و تسلط خود را بر زن ثابت کند. اگر اطلاعات ناقص و سطحی از دین داشته باشد، بدون اجازه او از خانه بیرون رفتن زن را پیش می کشد و مغالطه می کند. همسرش را افسرده و غمگین می کند و خودش را ناراحت و خشمگین. در صورتی که دین می گوید همه این ها بهانه است و ریشه آن همان وسوسه شیطانی است که چیزی جز غرور و خودخواهی نیست. گاهی نیز زن به واسطه جمال و هنری که دارد یا به دلیل هر برتری دیگری که در خود احساس می کند، بر همسر خود فخر می فروشد. ریشه این رفتار هم، همان نفوذ شیطان با صفت غرور در روح اوست. در هر صورت روابط زناشویی سالم و اسلامی به هیچ وجه در فضای حاکمیت شیطان ممکن نخواهد بود.
- چشم و هم چشمی
بر خلاف آن چه در تفکر عرف جا افتاده است، این مسئله هم از جانب زن و هم از سوی مرد پیش می آید. تنها نتیجه این اخلاق، ایجاد اختلافات زناشویی است. در صورتی که راه پیشگیری از این بیماری خیلی آسان تر است. اگر در روابط با همسر این دوای دینی مورد استفاده قرار گیرد، همه موانع برداشته می شود. طبق نظریه قرآن، مؤمن آن است که به تمام تجملات و چشم و هم چشمی ها و اسراف ها پشت پا می زند. سادگی اساس دین و شیوه بزرگان اخلاق بوده است. امام سجاد(ع) در این رابطه می فرمایند : تمامی خیر و خوبی در بریدن طمع و چشم نداشتن به آنچه در دستان مردم جمع شده است.
- لجاجت
یکی دیگر از شاخه های منیت، لجاجت است. خطر این رذیله به حدی بزرگ است که می تواند اساس زندگی را مختل کند. کسانی هستند که اگر حق را ببینند زیر بار آن نمی روند. حاضرند سنگی بر سر آنان بیاید، آتشی آنها را بسوزاند، اما زیر بار نروند. از جمله چیزهایی که نمی گذارد همسران بر دل هم حکومت کنند، لجاجت است. اگر در شرایطی قرار می گیرید که نمی توانید از نظر خود کوتاه بیایید برای درمان مساله خود را وادار به رفتار خلاف آن کنید. در وهله اول برای شما سخت است اما به مرور برایتان عادت می شود. یادتان باشد انسان می تواند تغییر کند و خصوصیات خود را کمال بخشد.
- توقعات بی جا
زندگی زناشویی میدان مشترک کمال زن و مرد محسوب می شود. بنابراین برای داشتن آرامش و رضایت از زندگی، باید میزان خواسته ها و انتظارات زن و مرد از هم متناسب با قدرت و توان طرف مقابل باشد. در غیر این صورت فشار های روانی بر زندگی حاکم می شود و روابط خانوادگی دچار اختلال می گردد.
- انتقاد ناپذیری
اسلام و تربیت دینی کاملاً روحیه انتقاد پذیری را تأیید می کند امام جواد (ع) می فرمایند : مومن نیاز دارد به توفیقی از طرف خدا و به پندگویی از طرف خودش و به پذیرش از کسی که او را نصیحت کند. خطر انتقاد ناپذیری، این است که محبت میان زن و شوهر را کمرنگ می سازد و حس لجاجت را در آنان تقویت می کند.
- نا سپاسی
طبع انسان طوری است که وقتی در نعمت واقع شود، سپاسگذاری نمی کند و هنگام مصیبت و سختی، صبر و شکیبایی را از دست می دهد. این صفت اخلاقی ناپسند در محیط خانواده نیز بروز می کند و می تواند از سوی هر کدام از زن یا مرد، آشکار شود. به گونه ای که زحمات و محبت های طرف مقابل را درک نکرده و یا برای آن اهمیتی قائل نشود. این برخورد به مرور زمان اختلال شدیدی در روابط همسران ایجاد می کند.
- سوء تفاهم
در سخن گفتن باید روشی را در پیش گرفت که از بروز سوء تفاهم جلوگیری شود. چه بسا اتفاق می افتد که گفته ها با شنیده ها همخوانی ندارد. چیزی که می گوئیم غیر از چیزی است که طرف مقابل از آن می فهمد. برخی افراد به جهت دارا بودن روحیه ای خاص، برای دچار شدن به سوء تفاهم به شدّت آماده اند و ذهن آن ها از هر سخنی، برداشتی نا مطلوب دارد. این افراد از خوش بینی بی بهره اند و حفظ روابط با آن ها بسیار دشوار است. برخی روان شناسان عامل اصلی اختلافات زناشویی را سوء تفاهم می دانند. آن ها معتقدند ریشه اصلی مشکلات زناشویی این است که دو طرف، به درستی به مقاصد حقیقی هم پی نمی برند. بنابراین همسران باید از گمان های بی اساس، تعبیر و تفسیرهای منفی و وسواس های فکری خود داری کنند تا آسیبی به روابط زناشویی شان وارد نشود.
- خشم و عدم کنترل آن
تردیدی نیست که خشم و عصبانیت در سلامت جسمی و روحی انسان آثاری بسیار ویرانگر دارد و بیماری های مهمّی را به دنبال می آورد. از بعد اجتماعی نیز مشکلات جدی در روابط با دیگران ایجاد می کند و از محبوبیت و صمیمیت انسان می کاهد. در آموزش های دینی توصیه شده که در حال خشم، تصمیم نگیریم و برای کاهش این حالت، تغییر موقعیت بدهیم. مثلاً اگر ایستاده ایم، بنشینیم و … در روایتی از امام سجاد (ع) آمده است : هیچ جرعه ای با ارزش تر از جرعه خشمی که فرو برده شود، نیست! اگر یکی از زوجین فردی عصبی است، طرف دیگر باید بکوشد با درک موقعیت، از تحریک عصبانیت او خودداری کند و با سکوت و خویشتنداری، او را در کنترل هیجان عصبی خویش یاری کند. بعد از فروکش کردن خشم، می توان در یک فرصت مناسب با همسر خود به گفتگو پرداخت و او را از تکرار این گونه برخوردها بر حذر داشت.
- زندگی دیگران را به رخ همسرکشیدن
برخی همسران پیوسته زندگی دیگران را به رخ همسر می کشند و با این وسیله او را تحقیر می کنند. زن و شوهر موظفند برای حفظ روابط صمیمانه و مهر آمیز، یک بار و برای همیشه دست از مقایسه های ویرانگر بردارند و به این وسیله، موجبات آزردگی یا تحقیر طرف مقابل را فراهم نیاورند. گاه این نوع مقایسه ها به خانواده های زن و شوهر نیز کشیده می شود و هر یک از دو طرف، خانواده و بستگان خود را با بستگان طرف مقابل مقایسه می کند و امکانات و امتیازات آن ها را به رخ همسر می کشد. این نوع جر و بحث ها به کشمکش و درگیری می انجامد. در حقیقت این گونه رفتارها از ضعف های شخصیتی دو طرف حکایت می کند و نشان می دهد که این قبیل افراد هنوز به رشد و بلوغ فکری و روحی لازم نرسیده و راه و رسم زندگی مشترک را نیاموخته اند.
- بیان گلایه ها
در یک ارتباط سالم گلایه ها و دلخوری ها و رضایت ها و خشنودی ها نیز به طور مناسب مطرح می شود. بعضی افراد تا سر صحبت باز می شود، حتماً چند گلایه و انتقاد در آستین دارند که طرف مقابل را با طرح آن ها آزار می دهند. طرح گلایه هر چند در جای خود لازم است، اما نباید در بیان آن ها زیاده روی کرد. در بیان گلایه باید موقع شناس بود و فرصت مناسبی را برای این کار در نظر گرفت. زمانی که مرد خسته و آزرده از راه می رسد، یا زن به کار ظریفی مشغول است، زمان مناسبی برای بیان ناراحتی یا شکایت نیست.
- جر و بحث
یکی از مسائل اساسی در حفظ ارتباط، پرهیز از جر و بحث و جدال های تند بر سر مسائل گوناگون و گاه کم اهمیت است. این گونه بحث ها آثاری مخرّب بر روابط انسانی بر جای می گذارد و موجب دور شدن از هم و دلخوری و رنجش خاطر همسران می شود. به این ترتیب روز به روز از میزان تفاهم آن ها کاسته می شود. اغلب زن یا شوهر نظری را ابراز می کند و با پافشاری، قصد تحمیل آن را بر دیگری دارد، هر چند آن نظر ممکن است دقیق و درست نباشد. طرف مقابل هم برای فرار از این تحمیل با تمام وجود در برابر آن موضع می گیرد. اینجاست که دامنه حمله و دفاع گسترده تر می شود و کار به مشاجره لفظی می کشد. تجربه نشان داده در همه این موارد، معمولاً جدال بر سر حق و باطل نیست. بلکه بر سر خود و به کرسی نشاندن حرف خود است. بنابراین کسانی که با آفت خودخواهی در مبارزه اند، از وارد شدن به این جدال ها می پرهیزند. از سفارشات امام علی (ع) است که از ستیزه و خصومت بپرهیزید که این ها دل های برادران را بیمار می کند و نفاق را می رویاند.