سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ماییم و نوای بی نوایی

نظر

نان های کپک زده را به سرعت از داخل خانه دور کرده و در زمین دفن کنید . کپک نان سرشار از سم آفلا توکسین است که عامل سرطان خون می باشد. تغذیه دام ها با نان کپک زده باعث ورود آفلاتوکسین به شیر و گوشت می گردد.از فروش نان کپک زده به دوره گرد ها جدا پرهیز کنید.

علیرضا قدیمی.داروساز .


نظر

فرزانه کابلی مادر علی کوچولو از آموزش رقص قبل از انقلاب تا ممنوع الکاری ومهاجرت به کانادا

فرزانه کابلی (زاده 12 اردیبهشت 1328) رقصنده و بازیگر تئاتر، تلویزیون و سینمای ایران است.

هادی مرزبان بازیگر و کارگردان تئاتر، همسر اوست و علی‌اصغر گرمسیری بازیگر قدیمی تئاتر و سینما، دایی وی بود.[1]

زندگینامه فرزانه کابلی

 

فرزانه کابلی,بیوگرافی فرزانه کابلی,تصاویر فرزانه کابلی,عکس فرزانه کابلی
دوران کودکی فرزانه کابلی
فرزانه کابلی متولد 1328 در تهران است. پدر و مادرش هر دو نوازنده بودند. از کودکی همواره علاقه زیادی به رقص و بازیگری نشان می‌داد و در مدرسه هم این فعالیت‌ها را دنبال کرد. او دوره باله در وزارت فرهنگ و هنر گذراند. همچنین در دوران دبیرستان به مدت 4 سال قهرمان پرش ارتفاع دوره? اول دبیرستانهای تهران شد.
پیش از انقلاب
در طول این دوره و مدت‌ها پس از آن برای طرفداران هنر در ایران و کشورهای دیگر رقص‌های محلی و سنتی ایرانی چون «تربت جام»، «کردی»، «بجنوردی»، «کهگیلویه و بویراحمد»، «آذری»، «بلوچی»، «ترکمن»، «گیلانی»، «مازندرانی»، «شوشتری» و همچنین رقص‌های کلاسیکی چون «هفت‌پیکر» «نظامی»، «چهل‌ستون» و «ضرب و زنگوله» را اجرا کرد. کابلی در این زمان تا فرارسیدن انقلاب اسلامی ایران در سال 1357 از مشهورترین رقاصان ایرانی و در دوران اوج فعالیت هنری‌اش بود.
پس از انقلاب
پس از انقلاب ایران، فرزانه کابلی فعالیت‌هایش را در سینما و تئاتر آغاز کرد. در سال 1346 به استخدام وزارت فرهنگ و هنر وقت درآمد و در سال 1357 به استخدام اداره? تئاتر درآمد. اولین نمایش تئاتر وی «همه پسران من» اثر آرتور میلر به کارگردانی اکبر زنجان‌پور بود. اولین حضور تلویزیونی وی «ستارخان» به کارگردانی جهانگیر الماسی بود. او در این نمایش با بازیگرانی چون خسرو شکیبایی، هادی مرزبان و ثریا قاسمی همبازی بود. فعالیت سینمایی‌اش را در سال 1363 با فیلم صاعقه به کارگردانی ضیاءالدین دری آغاز کرد. دومین بازی وی در یک فیلم سینمایی مربوط به فیلم تنوره دیو به کارگردانی داریوش عیاری بود. وی در اواسط دهه 60 در سریال علی کوچولو به کارگردانی امیر حسین قهرایی که از شبکه دوم سیمای جمهوری اسلامی پخش شد در نقش مادر علی کوچولو ظاهر شد.

کابلی علاوه بر بازی در تیاتر و سینما، به طراحی حرکات موزون و اجرای نمایش‌هایی هم تنها برای تماشاگران زن پرداخت. انتشار فیلمی از یکی از کلاسهای رقص وی در سال 1374 زمینه کناره‌گیری او از عرصه هنر شد و وی از همان زمان به مدت چندسالی به کانادا مهاجرت کرد و در آنجا به آموزش مدرن رقص پرداخت.

 

فرزانه کابلی,بیوگرافی فرزانه کابلی,تصاویر فرزانه کابلی,عکس فرزانه کابلی

کارنامه هنری فرزانه کابلی
تئاتر
* همه پسران من (اکبر زنجان‌پور) تهران، تالار سنگلج؛ 1359‏ (بازیگر و رقص‌پرداز)
*  فراری (فرهاد مجدآبادی) تهران، اداره تئاتر، خانه نمایش؛ 1361‏ (بازیگر)
* شاهزاده و گدا (هادی مرزبان) تهران، تئاتر شهر، تالار اصلی؛ 1365‏ (بازیگر)
* نسیمی (هرمز هدایت)؛1365 ‏(بازیگر)
*  تبعه دست دوم (منیژه محامدی) تهران، تئاتر شهر، تالار قشقایی؛ 1365‏ (بازیگر و رقص‌پرداز)
*  پرستوها (سعید امیرسلیمانی) تهران، تئاتر شهر، تالار چهارسو؛ 1367‏ (بازیگر و رقص‌پرداز)
*  آهسته با گل سرخ (هادی مرزبان) تهران، تئاتر شهر، تلار اصلی؛ 1367‏ (بازیگر)
*  پرواز بر فراز آشیانه فاخته (منیژه محامدی) تهران، تئاتر شهر، تالار اصلی؛ 1368‏ (بازیگر)
* هاملت با سالاد فصل (هادی مرزبان) تهران، تئاتر شهر، تالار اصلی؛ 1369‏ (بازیگر)
* تنبور نواز (هادی مرزبان) تهران، تئاتر شهر، تالار اصلی؛1372‏ (بازیگر و رقص‌پرداز)
* آمیز قلمدون (هادی مرزبان) تهران، تئاتر شهر، تالار اصلی ؛1376 ‏(بازیگر و رقص‌پرداز)
*  شب روی سنگفرش خیس (هادی مرزبان) تهران، تالار اصلی؛ 1378‏ (بازیگر و رقص‌پرداز)
* حماسه انقلاب سنگ تهران، تالار وحدت؛ 1379‏ (کارگردان)
* باغ شبنمای ما (هادی مرزبان) تهران، تئاتر شهر، تالار اصلی؛ 1380‏ (بازیگر)
*  میر عشق (هادی مرزبان) تهران، تالار وحدت؛ 1380‏ (بازیگر و رقص‌پرداز)
* سیمرغ (هادی مرزبان) تهران، تالار وحدت؛ 1381‏ (بازیگر و رقص‌پرداز)
* خاطرات هنرپیشه نقش دوم (هادی مرزبان) تهران، تالار سنگلج؛ 1382‏ (بازیگر)
*  حماسه انقلاب سنگ (هادی مرزبان) تهران، تالار وحدت؛ 1382‏ (بازیگر و رقص‌پرداز)
*  جشنواره آیین تهران، تالار وحدت؛ 1382‏ (بازیگر و کارگردان)
*  نوبت دیوانگی (هادی مرزبان) تهران، تالار وحدت؛ 1383‏ (بازیگر و رقص‌پرداز)
*  ملودی شهربارانی (هادی مرزبان) تهران، تئاترشهر، سالن اصلی؛ 1384‏ (بازیگر)
*  پائین گذر سقاخانه (هادی مرزبان) تهران، تالار وحدت؛ 1385‏ (رقص‌پرداز)
*  لبخند با شکوه آقای گیل (هادی مرزبان) تهران، تئاترشهر، تالار اصلی؛ 1386‏ (بازیگر)‏
*  هاملت با سالاد فصل (هادی مرزبان)‏؛ 1388 (بازیگر)
*  دزدآب (هادی مرزبان)‏ جشنواره رضوی؛ (رقص‌پرداز)

 

 سینما

سال نام سمت  کارگردان
1385 بچه‌های ابدی  بازیگر پوران درخشنده
1385 مادرزن سلام بازیگر خسرو ملکان
1374 خواهران غریب رقص‌پرداز کیومرث پوراحمد
1374 طالع سعد بازیگر و رقص‌پرداز  مهستی بدیعی
1373 سمفونی تهران بازیگر و رقص‌پرداز رسول صدرعاملی
1370 برخورد بازیگر سیروس الوند
1370 افسانه شهر لاجوردی رقص‌پرداز محمدعلی نجفی
1369 چون ابر در بهاران بازیگر سعید امیرسلیمانی
1369 رنو تهران-29 بازیگر سیامک شایقی
1368 دستمزد بازیگر مجید جوانمرد
1368 کاکلی بازیگر فریال بهزاد
1367 در مسیر تندباد بازیگر مسعود جعفری جوزانی
1366 شیرک بازیگر داریوش مهرجویی
1366 مار بازیگر مجید جوانمرد
1365 شبح کژدم بازیگر کیانوش عیاری
1365 کنار برکه‌ها بازیگر یدالهگ نوعصری
1364 تنوره دیو بازیگر کیانوش عیاری
1364 مردی که موش شد بازیگر احمد بخشی
1363 صاعقه بازیگر سید ضیاءالدین دری

 

 تلویزیون

سال نام سمت کارگردان 
1375 تله‌تئاتر «آمیز قلمدون» بازیگر هادی مرزبان
1373 1373 همه? وصیت من بازیگر خسرو ملکان
1373 پسرعموها بازیگر جواد کهنمویی
1370 روزهای برفی بازیگر مجید جوانمرد
1364 علی کوچولو بازیگر امیرحسین قهرایی
1363-1364 امیرکبیر بازیگر سعید نیک‌پور
1363 سربداران بازیگر محمدعلی نجفی
1363 باغ قصه بازیگر گلناز افضل
1361 همشهری بازیگر جهانگیر الماسی
سیاوش طهمورث
1358 ستارخان بازیگر جهانگیر کمالی

فرزانه کابلی,بیوگرافی فرزانه کابلی,تصاویر فرزانه کابلی,عکس فرزانه کابلی

فرزانه کابلی در جمع دانشجویان دانشگاه تورنتو

 شهروند ـ سعید فرح آبادی: شنبه 26 جولای 2008، فرزانه کابلی به دعوت کانون ایرانیان دانشگاه تورنتو در یکی از سالن های این دانشگاه سخنرانی داشت. فرزانه کابلی شناخته شده ترین زن هنرمند ایران است که نام او در کتابهایی نظیر “سالار زنان” و “اولین زنان” به عنوان پیشرو زنان ایران در هنر رقص آمده است.

او قبل از انقلاب سال 1979 به عنوان رقصنده تک در سازمان رقص ملی در صحنه های بسیار معتبر ایران و جهان به اجرای برنامه پرداخت و پس از انقلاب نیز به کار خود در صحنه های تئاتر و سینما ادامه داد.

 کار معرفی خانم کابلی را آیدا مفتاحی، یکی از شاگردان پیشین او که در تورنتو ساکن است و در رشته هنر دانشگاه تورنتو در مقطع دکترا تحصیل می کند، به عهده داشت.

آیدا مفتاحی ضمن ابراز خوشحالی از اینکه سالها شاگرد خانم کابلی بوده و امروز او را در کنار خود می بیند، از او دعوت کرد تا برای حاضران در سالن در مورد وضعیت رقص در ایران سخن بگوید.

فرزانه کابلی گفت: اول از همه باید بگویم که چرا این هنر را انتخاب کردم؟ به دلیل اینکه عاشقانه دوستش دارم و احساس می کنم در این هنر یک استعداد خارق العاده دارم و خدادادی است و احساس می کنم که این توانایی را در موسیقی یا نقاشی و چیزهای دیگر ندارم.

خود موسیقی به من می گوید که چگونه حرکت ها را طراحی کنم. وقتی که موسیقی را می شنوم مثل این است که با من حرف می زند.

کابلی در ادامه افزود: من از رقصهای محلی و فولکلور خودمان استفاده می کنم، در واقع به همان رقصهای اصیل ایرانی شکل می دهم. در واقع با اضافه کردن کمی حرکات کلاسیک به همان حرکات اورجینال و اصیل شکل می دهم و یک فرم جدید می سازم.

کابلی یادی از معلم خود کرد و گفت: در اینجا شایسته است که از استاد و معلم خوبم آقای رابرت اسم ببرم که در طول این مدت همیشه به من کمک کردند و توسط ایشان بود که من همه این رقصها را یاد گرفتم به طوری که جزیی از من شدند.

کابلی در توضیح یکی از رقص ها گفت: من از حرکات برداشت برنج که در شمال ایران بوده، استفاده می کنم و کمی به آن شکل می دهم، یا رقص محلی کردی، لری، و غیره و در بعضی مواقع آنها را با هم ترکیب می کنم و حرکات کلاسیک به آن اضافه می کنم و یک رقص کلاسیک ایرانی درست می کنم و حاصل کار متفاوتی میشود با آن که در همه جای دنیا می بینید… من سعی می کنم با موسیقی هایی کار کنم که اصلا کسی فکر نمی کند که بشود با آن رقصید.

 کابلی افزود: چندین بار هم کارهای زیبایی برای تئاتر انجام دادم. یکی از این کارها زنجیر زدن بود که من از زنجیرزنی در مراسم سوگواری الهام گرفتم و با موسیقی خاص و زنجیرزنی چنان چیزی درست شد که کسی باور نمی کرد.

کابلی با اشاره به یاری های همسرش در این خصوص گفت: من بیشترین کارهای زیبایم را برای تئاتر کار کردم و جا دارد از همسرم آقای هادی مرزبان نام ببرم که به من کمک کرد که این کارها را روی صحنه ببرم و چه زیبا این کارها روی صحنه رفت و اجرا شد.

کابلی در پایان ضمن اشاره به اینکه “موسیقی ها و سازهای ایران آنقدر غنی هستند که من از همه آنها استفاده می کنم” گفت: افتخار می کنم که آنها را به تمام مردم دنیا به قشنگترین شکل نشان دهم.

فرزانه کابلی از طرف  Toronto Initiatives for Iranian Studies به کانادا دعوت شده تا در هفتمین کنفرانس دو سالانه در مورد مطالعات ایران که از تاریخ 31 جولای تا سوم آگوست برگزار می شود سخنرانی کند.

گفتنی ست “رقصی چنین” که آمیزه ای ست از رقص های ملی و محلی ایران به طراحی و کارگردانی فرزانه کابلی در روزهای 8، 9 و 10 آگوست در سالن ایزابل بیدر تورنتو به اجرا درخواهد آمد


نظر

روزى عده اى از علماى یهود، نزد عمر آمدند و گفتند: اى خلیفه اگر به سؤالات ما پاسخ صحیح
بدهى ، ما به اسلام مى گرویم و گرنه ، مى فهمیم که اسلام بر حق نیست .

عمر گفت : هر چه مى خواهید بپرسید. من جواب مى دهم
یهودیان این سؤ الات را مطرح کردند:

1- قفل هاى آسمان چیست ؟

2- کلید آسمانها چیست ؟

3-قبرى که صاحبش را گردش مى داد، چه بود؟

4 آنکه قومش را نذر کرد در حالى که نه از جن بود ونه از آدمیان ، که بود؟

5 پنج چیزى که روى زمین راه رفتند و در رحم و شکمى بوجود نیامدند، چه
چیزهاى هستند؟

6 پرندگانى مانند دراج یا خروس در آوازهاى خود مى گویند؟… عمر که از پاسخ دادن عاجز شده بود، از شرمندگى سر به زیر افکند و گفت که پاسخ این سؤ الات
را نمى داند. یهودیان که این جریان خوشحال شده بودند، گفتند: پس ثابت شده که اسلام بر حق
نیست
سلمان که در جلسه حاضر بود، گفت : کمى صبر کنید، من کسى را خواهم آورد که حقانیت
اسلام را براى شما ثابت کند و پاسخ تمام سؤالات شما را بدهد. سپس به سوى منزل على علیه
السلام در حالى که در لباس رسول الله مى خرامید، وارد مسجد شد. عمر با دیدن ایشان با
خوشحالى به طرف ایشان رفت و دست در گردن آن حضرت انداخت و گفت یا ابوالحسن به راستى
که فقط تو مى توانى پاسخ تمام سؤالات این یهودیان را بدهى . حضرت على علیه السلام رو به
یهودیان کردند و فرمودند: من شرطى دارم و آن این است که اگر من به تمام سؤ الات شما پاسخ
درست بدهم  چنانچه در تورات شماست ، شما نیز داخل دین اسلام شده ومسلمان شوید و یهودیان این شرط را پذیرفتند.

سپس حضرت فرمود: قفل آسمانها، شرک به خداوند است . زیرا وقتى بنده اى مشرک شد، عملش بالا نمى رود.
کلید این قفلهاى بسته ، شهادت دادن به یگانگى خداوند و نبوت رسول الله است .

قبرى که صاحبش را گردش داد، آن ماهى بود که یونس پیامبر را بلعید.

آن که قومش را انذار کرد و نه از جن و نه از آدمى زاد، مورچه سلیمان بود که گفت : اى مورچگان داخل منزلتان شوید که سلیمان ولشکرش شما را در زیر پا نابود نکنند و ایشان نمى دانند.

پنج چیزى که بر زمین راه رفتند ولى د رشکمى بوجود نیامدند، عبارت اند از حضرت آدم ، حوا، ناقه صالح ، قوچ ابراهیم و عصاى موسى ودراج در آوازش مى گوید: ((الرحمن على العرش استوى )) و خروس در آوازش مى گوید: ((اذکرو لله یا غافلین ))… بعد از آن علماى به یگانگى خدا و نبوت رسول
الله ، شهادت دادند،


نظر

نام کمال
کلاس 4 دبستان …..
موزو انشا عزدواج
هر وقت من یک کار خوب می کنم مامانم به من می گوید بزرگ که شدی برایت یک زن خوب می گیرم.
تا به حال من پنج تا کار خوب کرده ام و مامانم قول پنج تایش را به من داده است.
حتمن ناسرادین شاه خیلی کارهای خوب می کرده که مامانش به اندازه استادیوم آزادی برایش زن گرفته بود. ولی من مؤتقدم که اصولن انسان باید زن بگیرد تا آدم بشود ، چون بابایمان همیشه می گوید مشکلات انسان را آدم می کند.

در عزدواج تواهم خیلی مهم است یعنی دو طرف باید به هم بخورند. مثلن من و ساناز دختر خاله مان خیلی به هم می خوریم.
از لهاز فکری هم دو طرف باید به هم بخورند، ساناز چون سه سالش است هنوز فکر ندارد که به من بخورد ولی مامانم می گوید این ساناز از تو بیشتر هالیش می شود.
در عزدواج سن و سال اصلن مهم نیست چه بسیار آدم های بزرگی بوده اند که کارشان به تلاغ کشیده شده و چه بسیار آدم های کوچکی که نکشیده شده. مهم اشق است !
اگر اشق باشد دیگر کسی از شوهرش سکه نمی خواهد و دایی مختار هم از زندان در می آید
من تا حالا کلی سکه جم کرده ام و می خواهم همان اول قلکم را بشکنم و همه اش را به ساناز بدهم تا بعدن به زندان نروم.

مهریه و شیر بلال هیچ کس را خوشبخت نمی کند.
همین خرج های ازافی باعث می شود که زندگی سخت بشود و سر خرج عروسی دایی مختار با پدر خانومش حرفش شد.
دایی مختار می گفت پدر خانومش چتر باز بود.. خوب شاید حقوق چتر بازی خیلی کم بوده که نتوانسته خرج عروسی را بدهد.. البته من و ساناز تفافق کرده ایم که بجای شام عروسی چیپس و خلالی نمکی بدهیم. هم ارزان تر است ، هم خوشمزه تراست تازه وقتی می خوری خش خش هم می کند!

اگر آدم زن خانه دار بگیرد خیلی بهتر است و گرنه آدم مجبور می شود خودش خانه بگیرد. زن دایی مختار هم خانه دار نبود و دایی مختار مجبور شد یک زیر زمینی بگیرد. میگفت چون رهم و اجاره بالاست آنها رفته اند پایین! اما خانوم دایی مختار هم می خواست برود بالا! حتمن از زیر زمینی می ترسید. ساناز هم از زیر زمینی می ترسد برای همین هم برایش توی باغچه یک خانه درختی درست کردم. اما ساناز از آن بالا افتاد و دستش شکست. از آن موقه خاله با من قهر است.
قهر بهتر از دعواست. آدم وقتی قهر می کند بعد آشتی می کند ولی اگر دعوا کند بعد کتک کاری می کند بعد خانومش می رود دادگاه شکایت می کند بعد می آیند دایی مختار را می برند زندان!
البته زندان آدم را مرد می کند.عزدواج هم آدم را مرد می کند، اما آدم با عزدواج مرد بشود خیلی بهتر است!

این بود انشای من

بازتاب مشکلات ما در کودکان


نظر

گر دنیای همسرت آنقدر کوچک است که..
از گفتن دوستت دارم خجالت می کشد...
تو دنیایت را آنقدر بزرگ کن که...
دنیای او پر از " دوستت دارم" های تو شود!!
اگر دنیای همسرت آنقدر کوچک است که...
وقتی خشمگین میشود زبان به ناسزا و درشت گویی میگشاید..
تو دنیایت را آنقدر بزرگ کن که...
صبر و سکوتت رفیق لحظه های او باشد!!
اگر دنیای همسرت آنقدر کوچک است که...
شبها وقتی بخانه برمیگردد..
کوله باری از گله مندی و خستگی اش سهم تو میشود...
تو دنیایت را آنقدر بزرگ کن که..
آرامش و لبخند سهم او باشد...
اگر دنیای همسرت آنقدر کوچک است که...
با قضاوت های نابجا دلت را می شکند..
تو دنیایت را آنقدر بزرگ کن که...
گذشت و بخشش تو برایش راهی بسوی سعادت باز کند!!
زندگی را سخت نگیر...
دوست داشتن آنقدر سخت نیست که زیربارش شانه خالی کنی..
او که نباشد ، هیچ مرافعه و کشمکشی هم نیست..
اما خانه چنان سوت و کور و خالی میشود که...
دلت سخت رنگ تنهایی می گیرد!!
دوست داشتن سخت نیست اگر...
" تعهد و مهربانی را یاد بگیرید


********************

قهــوه خوشمزه است
خوشمزگی اش،
به همان تلخ بودنش است ،
وقتى میخوریم
تلخی اش را تحویل نمیگیریم ،
امـــــا
می گوییم چسبید…!
زندگی هم روزهای تلخش بد نیست ،
مثل قهوه می ماند!
تلخ است،
امــــا
لـذت بــخـش...:yum:
تلخی هایش را تحویل نگیر....
بخنـد و بگـو عجـب طعمی:smiley::yum: