خبرنگار اعزامی : این شب ها، شب های عید است
و مردم غرب برای خرید به خیابان ها آمده اند.
در خدمت جرج لوکاس شهروند انگلیسی هستیم.
جرج بگو برای چی اومدی بیرون؟
جرج: هدف خاصی نداشتم، اومدم بیرون که هوا بخورم.
(ترجمه: برای خرید شب عید بیرون آمده ام)
.
.
خبرنگار اعزامی: ولی من خریدی در دستت نمی بینم!
جرج: آخه من خریدی نداشتم.
(ترجمه: متاسفانه نتوانستم خریدی کنم)
.
.
خبرنگار اعزامی: آخی! نمی تونی آجیل بخری نه؟
جرج: من اصلا نمیخواستم آجیل بخرم.
(ترجمه: نه ما اینجا نمی تونیم آجیل بخریم.)
.
خبرنگار اعزامی: می فهمم چی می کشی.
آجیل گرون شده و قدرت خرید شما هم اومده پایین!
جرج: عجب زبون نفهمیه ها. میگم نمیخوام آجیل بخرم!
می فهمی؟ نمیخوام!
(ترجمه: نمی تونم بخرم! به چه زبونی بگم؟ نمی تونم! قدرت خرید ندارم!)
خبرنگار اعزامی (رو به دوربین): بینندگان عزیز
همانطور که ملاحظه می فرمایید
بحران اقتصادی در غرب اعصاب و روان شهروندان را به هم ریخته است
و شهروندان در آستانه فروپاشی روانی قرار گرفته اند.
اسماعیل فلاح خبرنگار واحد مرکزی خبر در لندن!
خوشحالی آنقدر ز?اد شده که حد و اندازه ندارد مث?:
از پول خودمان به ما ?ارانه م? دهد ممنون و خرسند م? شو?م !
وارد اتوبوس م? شو?م و جا گ?رمان م? آ?د که بنش?ن?م خوشحال م? شو?م !
در صف شلوغ نانوا?? هست?م و با?خره نان گ?رمان م? آ?د، خوشحال م? شو?م !
به ف?لترشکن جد?د? دست پ?دا م? کن?م و خوشحال م? شو?م ... ... !...
هواپ?ما?مان سالم به زم?ن م? رسد و م? ب?ن?م سقوط نکرده خوشحال م? شو?م !
کارت شارژ 2000 تومان? رو وقت? 2000 تومان م?خر?م قند تو دلمون آب م?شه !
واااااااااااااا? ما چقدر انگ?زه واسه خوشحال? دار?م
خدا?ا ا?ن شاد?ارو از ما نگ?ر
بچه بودم قرار بود فامیلمون بیان خونمون نذری داشتیم
بابام گفت وقتی اومدن میری جلوشون اگ شیرینی اورده بودن
میگی خودتون شیرینی هستین،
اگه گل اوردن میگی خودتون گلین!
خلاصه اینا اومدن
و دیدم واسه نذری یه گوسفند آوردن
.
.
.
.
.
بچه بودم میفهمی؟! |:
یه دختر خوشتیپ و پولدار اسراییلی منو Add کرد قبول نکردم...!
.
.
.
.
.
.منتظر جوایز نقدی از سوی مسئولین هستم...!
من و بارون هر دو منتظریم.
.
.
.
.
.
.
.
من منتظرم؛ بارون بیاد برم ماشینمو بشورم.
اون منتظره؛ ماشینمو بشورم ، بعد بیاد.
همیشه میخوام شام مثل خارجیا چندتا دونه لوبیا سبز و هویج پخته بخورم
ولی معمولا یه نون بربری با یه دیس کتلت
و یه دیس سالاد با سس فراوان یه پارچ دوغ میخورم
بعدش یه بشقاب میوه با یه لیوان چایی و شیرینی و یه بشقاب تخمه میخورم
در ضمن یادتون نره حتما مثل من قبل از خواب یه لیوان شیر بخورین
واسه پوکی استخوان خوبه
یارو به زنش خ?ل? شک م?کرد
هر وقت م?رفت سر کار به موبا?ل زنه زنگ م?زد.
م?گفت کجا???
زنه م?گفت خونه هستمِ.
بهش م?گفت جارو برق? رو روشن کن تا مطمعن شم ....
?ه روز زود م?ره خونه به پسرش گفت مادرت کجاست..
م?گه طبق معمول جارو برق? رو ورداشت رفت ب?رون
سر چهار راه یه وانت از چراغ قرمز رد میشه ،
پلیس تو بلندگو میگه : وانت کجا میری ؟
.
.
.
وانتیه تو بلندگوش میگه : دارم می رم خونه !
زن پالتو پوست گرون قیمتی که تازه خریده بود رو پوشید
و مشغول تماشای خود در آینه بود
که دختر نوجوان نگاهی به مادرش انداخت
و با خشم گفت: مامان میدونی به خاطر این که تو بتونی این پالتو پوست رو بپوشی
یه حیوون بدبخت چه زجری رو متحمل شده؟
مادر نگاهی به دخترش کرد و گفت: خجالت بکش!
این چه طرز حرف زدن درباره باباته!
خارجیا تو توالت با روزنامه و تبلت سرشونو گرم میکنن
ما با مورچه‌ها. هی دورشون آب میریزم بعد نجاتشون میدیم.
لامصب موزیک اخبار شبانگاهی شبکه سه
یه جوری هیجان انگیز شروع میشه که
انگار میخواد راستشو بگه!!
امروز دوس دخترمو ب?رون د?دم پشت سرش بودم،
زنگ زدم بهش گفتم کجا??؟؟
گفت:خونم عز?زم م?خوام بخوابم ب?دار شدم بهت زنگم?زنم
رفتم جلو زدم رو شونش،
گفتم:خوب بخواب?!
?مصب ز?ره بار نم?رفت میگفت عادت دارم تو خواب راهبرم!
ا?نا به کنار هول شده بود خروپف میکرد!!
آینده
مکانی نیست که به آنجا می رویم،
جاییست که آن را به وجود می آوریم.
راه هایی که به "آینده" ختم میشوند یافتنی نیستند،
بلکه ساختنی اند و ساختن آن؛ هم سازنده را، و هم مقصد را دگرگون میکند.
(نوشته سردر دانشگاه آکسفورد)!
و اما
نوشته ی سردر دانشگاه شریف :
خواهرم حجابت را و برادرم نگاهت را حفظ کن.
بالاخره حکم ولنتاین به تصویب رسید:
شرح :
.
.
.
.
.
دختر یا پسرى که کمتر از یک سال از دوستیشان مى گذرد
شرعا حق مطالبه کادو ندارند و کادو این افراد عندالمطالبه نیست
و عندالاستطاعه و عندالعشق وحاله می باشد.
آرزوی جدید آقایون:
کاش زن گرفتن مثل شرایط رایتل بود
یکی دائمی میگرفتی...یکی هم 40% تخفیف میدادن
سومی هم دائمی رایگان میدادن ...
تازه 3تا اعتباری هدیه هم کنارش میدادن!!!
.
.
آرزوی جدید خانمها:
کاش آقایون مثل کارت سوخت بودند
دولت همشونو یک جا می سوزوند...
کیش و مات (در شطرنج) چیست ؟
اینکه به همسر خودت بگی من یک زن دیدم که دقیقا شبیه تو بود .
و همسرت ازت سوال کنه که " اون زن خوشگل بود؟"
اینجاست که نه میتونی بگی "نه" و نه میتونی بگی "آره" .
یعنی کیش و مات
* تور شراب گیری شیراز *
همراه با موزیک زنده در تخت جمشید ,
جشنواره بانوی ایرانی در پاسارگاد و همچنین شب شعر و رقص حافظیه
همه و همه با پرواز هما و اقامت سه شب و چهار روز در هتل هما ,
فقط 1500 ریال
مهلت ثبت نام 10 دیماه 1356.....
حیف که کمی دیر خبردار شدیم ! ! !
می دونید به زنی که همیشه میدونه شوهرش کجاست چی میگن؟
.
.
.
.
.
.
(بیوه)
تف به این شانس....
تو اخبار میگفت یارو داشته تو کوه قدم میزده
یه زمرد پیدا کرده به ارزش چند میلیون دلار!
اونوقت من دیروز داشتم تو خیابون راه میرفتم
یه 25 تومنی دیدم اومدم بردارمش خشتکم پاره شد!!!
اون وقت الان هر جا میرم میگن 5 هزار تومن بده بدوزیم
حضرت عزراییل را در اورژانس مشغول CPR دیدم
گفتم شما وظیفه ات قبض روحه الان مشغول احیا هستی ؟
گفت این بنده خدا هنوز موقع مرگش نرسیده ،دکترا دارن میکشنش..
مالاگا کجاست؟
.
.
.
.
.
آیا شهر و باشگاهی در اسپانیاست؟
.
.
.
.
.
نه،این صدای یک آشپز ترک است که دنبال ملاقه میگردد
من موندم چطور یکسال پهباد فوق پیشرفته امریکا افتاد دستمون و از روش ساختیم
ولی 100 ساله نتونستیم یه بنز که چند صد هزارتاش دستمونه بسازیم
و هنوز داریم پراید میسازیم !!!
دیشب بیخوابی زد به سرم،
.
.
.
.
.
.
.
.
.
منم زدم تو سرش ...
بیشعور رو من دست بلند میکنه...!!!!
امروز از مادربزرگم پرسیدم :
اونوقتا که شما جوون بودین کسی ساپورت میپوشید؟
.
.
.
.
.
.
.
.
گفت نه اون وقتا ما از این قرتی بازیا بلد نبودیم
یه دامن کوتاه تا رو باسن میپوشیدیم
جوراب هم نمیپوشیدیم. خیلی ساده بیرون میرفتیم
.
اصن این سادگی اون قدیما منقلبم کرد....
عده ای ازشیخی پرسیدند:ای شیخ تو را چه شده
که سالهاست در این کنج عزلت گزیده ای؟
شیخ فرمودند:
.
.
.
فقط همین کنج آنتن میده . . . !
روزی مردی رو به حکیمی کرد
و گفت: ای حکیم چرا همسرم یک گل رز را که یک روز زنده است
و روز دیگر میمیرد اینقدر دوست دارد
ولی من که هرروز برایش میمیرم وزنده میشم دوست ندارد؟
حکیم لبخندی زد و گفت:خیلی قشنگ بود با وایبر برام بفرستش
امروز با دوست دخترم خ?ل? عاشقانه داشت?م تو خ?ابون راه م?رفت?م . . .
?هو بهم گفت : عشقم بعد ازدواجم منو م?ار? ب?رون ؟
گفتم اگه شوهرت بذاره چرا که نه !
ب? شعور گراز ?هو با ک?ف خوابوند تو پوزم !
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
ول? خدا??ش باید اجازه بگیره ...
نباید بگیره؟؟
ا?ن خرچنگا هم ?ه جور? راه م?رن که
انگار دستاشونو شستن م?خوان وارد اتاق عمل بشن!!
اگر استراحت کافى داشته باشید، ورزش کنید،
هرگز از روغن اشباع با ترانس بالا استفاده نکنید،
الکل مصرف نکنید و حتى المقدور از استرس بدور باشید...
.
.
.
.
.
باز هم خواهید مُرد!
پس هر کارى دلتون میخواد بکنید....
روزگار بر ما ایرانیها وفایی نداشت
گوجه کاشتیم سرما نذاشت
خیار کاشتیم بازار نداشت
تریاک کاشتیم پاسگاه نذاشت
بز داشتیم گرگ نذاشت
زنبور داشتیم عسل نداشت
یارانه بود گرونی نذاشت
همگی ضرر بود و طلبکار دست بر نداشت
لعنت به این شانس
یادتونه خواستیم مساوی کنیم مسی نذاشت !!!!!
پس هر کاری دلتون میخواد بکنین.....
یه سوال واسم پیش اومده؟
اون گرگه تو میگ میگ پول داشت بره بمب و نارنجک بخره
پول نداشت بره یه مرغ بخره کوفت کنه؟!؟!
سگ تو روحش که ما رو اسکل کرده بودن!
توی شهرداری
حقوق
آنهایی که جدول حل می کنند ،
بیشتر از
آنهایی است که جدول رنگ می کنند !!!؟
دختره رفته سوبر مارکت گفته اقا ببخشید تن ماهی مرغ دارین؟
میگن مغازه داره سه روزه رفته توی فریزر صدای سگ در میاره!!!
دکتر به بابابزرگم گفته چون آپاند?ستو عملکرد?
با ا?ن سنت نبا?د خ?ل? باد معده رو تو شکمت نگه دار?
, خلاصصصصصصصه ...پ?رمرد خونه رو کرده توپخونه ...هی ترررررررر رررترررررررررررررررررررر
الانم دارم با کلاه ایمنی و ماسک براتون پست میذارم!
آخه صبحونه تخم مرغ آب پز با سیب زمینی زده تو رگ
میفهمی که چی میگم !!!
تخخخخخخم مرررررغ !!!
نخند ...درک کن !
نبوغِ 1درصد؛ تمرین و پشتکار 99 در صد؛
قهرمانان مادرزاد به دنیا نیامده اند،
بلکه با تمرین و پشتکار به قهرمانی رسیده‌اند
[نوشته شده در سالن های ورزشی روسیه]
.
.
مواظب وسایل شخصی خود باشید
[نوشته شده در سالن های ورزشی ایران]
باغ فلفل سبز، فلفل قرمز ، فلفل دلمه، فلفل سیاه،
فلفل بوته ای فلفل درختی ،سس کچاپ تند،
فلفل پشت درختا ،فلفل روی آب، حوری فلفلی
،فلفل اینجا ،فلفل اونجا، فلفل همه جا
.
.
.
.
.
.
شاسکوله داره بهشتو واسه هندیه توصیف میکنه ایمان بیاره!
نحوه مقایسه اقتصادی از دید مسؤولان و صدا و سیما
.
کرایه تاکسی با نیویورک
قیمت بنزین با لندن
اجاره خونه با پاریس
آب وبرق با عربستان
گاز با ترکیه مقایسه میشه
ولی
حقوق و درآمد با گینه بیسائو
و کیفیت زندگی با آنگولا ...
مورد داشتیم : یه شرکتی (مدیونید اگه فکر کنید شرکت مخابرات بوده)
خودش با پخش پارازیت یکی از علل ایجاد سرطان بوده
بعد یه چک 180میلیونی (حاصل از فعالسازی آهنگ پاشایی) را اهدا میکنه برای درمان سرطانی ها .!!!
آدم از این همه انسانیت اشک تو چشاش جمع میشه
علت اینکه میگن با ازدواج دینتون کامل میشه ، اینه که :
تو دوره مجردی فکر می کنی دنیا بهشته
بعد از ازدواج به جهنم هم اعتقاد پیدا می کنی
و دین ات کامل میشه.
یک روش تضمینی بچه دار شدن برا? کسان? که بچه دار نم?شن.... .
.
.
.
از هم جدا ش?ن و یه مدت دوست باش?ن,
آمار نشون داده توانا?? بچه دار شدن دوست دختر
شش برابر زن عقد? , رسم? و دائم?ه!!!
?مصبُ به اسم کوچ?کم صداش کن? , حامله م?شه!!
کاسه داغ تر از آش میدونی یعنی چی ؟
یعنی اینکه ورزشکارای ما که یه عمر زحمت کشیدن،
تو مسابقاتی که میخوان نتیجشو بگیرن میخورن به یه حریف اسراییلی
و در حمایت از مردم مظلوم فلسطین باهاش بازی نمیکنن
و با اشک زمین رو ترک میکنن؛
اونوقت تو تیم ملی فلسطین تو جام ملت های آسیا 4 تا بازیکن اسراییلی وجود داره !!!
منبع
فلسفه ساده زندگی تو این دیالوگه :
باب اسفنجى : در چه روزى هستیم؟
پاتریک : امروز
باب اسفنج? : اوه ... روز مورد ع?قه ام.
دم از بازی حکم میزنی؟
دم از حکم دل میزنی؟
پس به زبان "قمار" برایت میگویم!
قمار زندگی را به کسی باختم،
که"تک دل" را با "خشت" برید!!
جریمه اش یک عمر " حســــرت" شد!
باخت ِ زیبایی بود!
یاد گرفتم به "دل" ، "دل" نبندم!
یاد گرفتم از روی "دل" حکم نکنم!
دل را باید" بُــر" زد،،
و جایش"سنگ" ریخت ،،
که دیگر با "خشت"نتوانند، "تک بــُری" کنند!
استاد شهر?ار تا 47 سالگ? مجرد بود و به
?اد عشق جوان? اش ا?ستاد...
در جوان? وقت? به خواستگار? معشوقه اش رفت
به او جواب رد دادند چون ثروتی نداشت
ولی هنگامی که در یک روز سیزده بدر معشوقه اش را با همسر ثروتمندش بچه به بغل می بیند
این شعر را می سراید:
سر و همسر نگرفتم که گرو بود سرم
تو شد? مادر و من با همه پ?ر?؛پسرم
تو جگر گوشه هم از ش?ر بر?د? و هنوز
من ب?چاره همان عاشق خون?ن جگرم
من که با عشق نراندم به جوان? هوس?
هوس عشق و جوان?ست به پ?رانه سرم
پدرت گوهر خود تا به زر و س?م فروخت
پدر عشق بسوزد که در آمد پدرم
عشق و آزادگ? و حسن و جوان? و هنر
عجبا ه?چ ن?رز?د که ب? س?م و زرم
س?زده را همه عالم به در امروز از شهر
من خود آن س?زدهم کز همه عالم به درم
تا به د?وار و درش تازه کنم عهد قد?م
گاه? از کوچه? معشوقه? خود م?گذرم
یاد بگیریم که قضاوت نکنیم ;
.
.
.
هرک? خوشگل و خوش ت?په هرزه ن?ست !
هرک? ر?ش داره نمازمیخونه مومن ن?ست !
هرک? , چادرمقنعه م?زاره ", مر?م مقدس "" ن?ست !
هرک? خوش زبانه چاپلوس ن?ست!
هرک? م?خنده یا میخندونه ب? غم ن?ست !
هرک? ارا?ش م?کنه فاحشه ن?ست !
هرک? ز?اد کارم?کنه حمال ن?ست !
هرک? دوچرخه سواره فق?ر ن?ست !
هرک? آدمه , انسان ن?ست!
کس? که س?گار م?کشه, معتاد ن?ست
کس? که بلوند م?کنه, خراب ن?ست
کس? که بنز سوار م?شه, ب? رحم ن?ست
کس? که درس نم?خونه, خِنگ ن?ست
کس? که سکوت م?کنه, ?ل ن?ست
هرکس? که درخواست دوستی میده که مخاطب ن?ست
هر کسی که شعر مینویسه شاعر نیست
هر کسی که نمیناله بی درد نیست
همه ...
همیشه ...
از چوب خدا ترسوندنمون !!!!
ولی
حتی یک نفر هم به بوسه خدا امیدوارمون نکرد !!!!
تفنگهاى پر براى شلیک به مغزهاى پر ساخته شده اند
و "مغزهاى خالى"
براى پرکردن این تفنگ ها !
از کسی که کتابخانه دارد و کتابهای زیادی میخواند نباید هراسید.
بلکه از کسی باید ترسید که تنها یک کتاب دارد و آنرا مقدس می پندارد ولی
هرگز آنرا نخوانده است
نیچه