ماییم و نوای بی نوایی
بازم وقتی شام خوردیم من گوشه سفره راجمع کردم که مانیا توسفره رانبینه تامن شام راجمع کنم که دیدم حمله مجدد شد .....
امسال اولین شب یلدایی بود که مانیا با ما بود امیدوارم صد شب یلدا سالم و سلامت باشه گلم .
امسال خونه بابابزرگش رفت ؛ اول کمی گریه کرد ولی بعد کم کم با بابابزرگش دوست شد و هر از چند گاهی حمله هایی به غذا و میوه و کدو و... داشت .....
دخترم داره خانمی میشه واسه خودش با وجود اینکه ریزه میزه ست ولی فلفلیه واسه خوش