عشق میوه ای است در فصل پنجم و ما با زنبیل های خالی در چهار فصل به دنبالش می گردیم
هرچه دلتنگی هست,حرفهایی که گره در گره است,تو بیا تا به همان بوسه اول برود
تو را چه به فرهاد؟
یک فرهاد است و یک بیستون عاشقی.
تو همین یک وجب دیوار فاصله را بردار...من باورت می کنم
مثل فرشته ها شده ای احتیاط کن
زیبا و با صفا شده ای احتیاط کن
چندیست که احساس می کنم
عزیزتر از جان ما شده ای ، احتیاط کن
من زنده بودم اما انگار مرده بودم
از بس که روزها را با شب شمرده بودم
یک عمر دور و تنها تنها بجرم این که
او سرسپرده می خواست ‚ من دل سپرده بودم
تو آسمانی ومن ریشه در زمین دارم
همیشه فاصله ای هست-داد ازاین دارم
قبول کن که گذشته ست کار من از اشک
که سال هاست به تنهایی ام یقین دارم
جاری است بین ما گله گاهی شبیه عشق
سر رفتنی است حوصله گاهی شبیه عشق
بین من و تو، بین تو و من، به هر دلیل
صد دره است فاصله گاهی شبیه عشق
دستمالی بیاور
هیچ می دانستی مهربانی ام دارد خاک می خورد؟
یا هیچ می دانستی دوستت که دارم زیباتری؟
تا تو هستی و غزل هست دلم تنها نیست
محرمی چون تو هنوزم به چنین دنیا نیست
شب که آرام تر از پلک تو را می بندم
در دلم طاقت دیدار تو تا فردا نیست
دلتنگی
دلتنگی
دلتنگی
دایه ی مهربان تر از مادر شده
آغوش گشوده بلعیده مرا
درست از ساعتی که رفتی
نخواهمش کی را باید ببینم؟!
در بازگشت از زیارت " تنهایی "
خنده سوغات بیاور
من هم پیش پایت
" سکوت " را
سر می برم
دلگیر نباش
!
دلت که گیر باشد
رها نمی شوی
آب خیلی هم مایه ی حیات نیست!
پشت سر تو که ریخته می شود مایه ی مرگ است
غمگین که باشی
فرو میریزم
مثل اشک.
نه مثل دیوار شهر
که هر کس چیزی بر آن
به یادگار نوشته است.
عاشقت باشم میمیرم
یا عاشقت نباشم؟
هرچه عشق هست
در تصرف غم است.
در بضاعت نگاه کیست
عشق شادمانهای؟
هرگز ندانستم: عشق است یا اعتمادی محض؟
میدانم اما - مثل چاقویی -تا دسته در قلبم فرو رفته
دلتنگی همیشه از ندیدن نیست
لحظه های دیدار با همه ی زیبایی گاه پر از دلتنگیست...
ماه
برکه ای ست در آسمان
که عکس تو در آن افتاده
تویی که هر شب به "خواب"م میآیی! بخوابم، میآیی؟
از من فاصله بگیر پیش از آنکه، فاصله تو را از من بگیرد.
نگران نبودنت نباش
نفرینت نمیکنم!
همین که دیگر
جایت در دعاهایم خالیست
برایت کافیست!!
نمیدانم کجا میبری مرا
همراهت میآیم
تا آخر راه
و هیچ نمیپرسم از تو
هرگز.
عاشقم باشی میمیرم
یا عاشقم نباشی؟
دیرآمدی...کمی تغییرکرده ام ، برای شناختنم عکسم را مچاله کن
عشقت به دلم اگر بتابد چه کنم ؟
مهرت به سرای من بخوابد چه کنم ؟
یکدم به سوال من جوابی بده دوست
روزی که دلم تو را بخواهد چه کنم . . . ؟
*???* I love You # !
اینم شارژ رفاقت ما !
کادوی قلب مهربونت !
برای محبت هایی که عمیقند ، ندیدن و نبودن هرگز بهانه ی از یاد بردن نیست . . .
همیشه به یادتم
روزهایی که بی تو می گذرد
گرچه با یاد توست ثانیه هاش
آرزو باز می کشد فریاد
در کنار تو می گذشت ای کاش . .
اگر خطا نکنم عطر ، عطر یار من است
کدام دسته گل امروز بر مزار من است
تو قرص ماهی و من برکه ای که می خشکد
خود این خلاصه ی غم های روزگار من است . . .
امام سوم دنیا، امام عاشورا
اگر تویی هدف عشق، خوش به حال خدا
فرا رسیدن ماه عزای حسینی را به شما تسلیت و تعزیت عرض می کنیم
ارباب، صدای قدمت می آید
هنگامه ی اوج ماتمت می آید
ما در تب داغ غم تو می سوزیم
یکبار دگر محرمت می آید
السلام علیک یااباعبدالله الحسین
خیز و جامه نیلی کن، روزگار ماتم شد
دور عاشقان آمد نوبت محرم شد
ماه خون گواه آمد جوش اشک و آه آمد
رایت سیاه آمد کربلا مجسم شد
فرا رسیدن ماه پیروزی خون بر شمشیر تسلیت باد
ای اتصال نوری ما تا خدا حسین
بی تو نبود خلقت ما کیمیا حسین
روشن تر از درخشش خورشید مشرقین
در جان ماست نور جمال شما حسین
*ایام عزاداری سیدالشهدا تسلیت باد*
عجیب حکایتی است! "عزیز" ترین ها - حسین(ع) و یوسف(ع) از "گودال" و "چاه" به آسمان عزت رسیده اند. (دکتر سنگری)
محرم آمد و دل می تپد برای حسیـن
شعار بزم سخن، نام دلگشای حسین
عروج پاک حسیــن است افتخار زمان
و جادوانه ترین عشق با ندای حسین
کربلا نشان داد که با شکیب در عطشی کوتاه، میتوان همیشه ی تاریخ را سیراب کرد
این نیزه مرا به عشقتان میدوزد
در عمق وجود شعله می افروزد
امسال اگرچه در زمستانم باز
از بردن اسم تو لبم می سوزد
السلام علیک یا اباعبدالله الحسین
عاقبت مدفن ما دشت بلاخواهدشد
قبله سوم ما کرب و بلاخواهد شد
برف سهل است اگرسنگ ببارد هرشب
مجلس گرم عزای تو به پاخواهد شد
*یا حسین*
شیرازه ی سعادت را در زندگی اش گسسته نخواهد دید. (دکتر سنگری)
اشک، بیدار کننده و رشد دهنده است.
مگر اشک آسمان -باران- خواب دانه ها را آشفته و زمینه رشد آنها را فراهم نمی کند؟ (دکتر سنگری)
در دایره ی عشق گرفتار حسینم
عاشق شده ی چرخش پرگار حسینم
فریاد زند چاک گریبان جنونم
دیوانه ی زنجیری بازار حسینم
عالم ، همه خاک کربلا بایدمان
پیوسته به لب ، خدا خدا بایدمان
تا پاک شود ، زمین ز ابنای یزید
همواره حسین ، مقتدا بایدمان
من روز ازل دل به تو دلبر دادم
حق خواست که در دام غمت افتادم
شادی من از فرط غم توست حسین
چون سوخته ی غم تو هستم شادم
تـا هست جهــان شـور محــرم باقیست
این جلوه ی جان در همه عالـم باقیست
از نـالـه ی نـیـنــوای یـاران حسـیـن
همواره به لب زمـزمه ی غم باقیست
/ التماس دعا /
هر جا که هست نور خدا سجده واجب است
آری به پیشگاه خدا سجده واجب است
با عاشقان سخن زجدایی ملال نیست
تا عصر کوفه فاصله بیش از هلال نیست
امام حسین (ع):
ای مردم! در تحصیل ارزش های انسانی رقابت کنید
و در بدست اوردن گنجینه های پر ارزش معنوی از همدیگر پیشی بگیرید.
...
عزاداریتان قبول و التماس دعا
غم تو ارثیه سبز دو چشم ترمان
آمده سینه به سینه شده بال و پرمان
بهترین حال عبادات بهشتی شده ها !
کشته اشک فدایت پدر و مادرمان
فقیر روی حسینم که قبله ام عشق است
گدای کوی حسینم که قبله ام عشق است
به لطف دوست منم از تبار احبابش
محب کوی حسینم که قبله ام عشق است
من از دیار حبیبم که مست دلدارم
هزار بار برای حسین جان دارم
من آن غلام سیاهم که رو سفید شوم
چو سر به خاک قدوم حسین بگذارم
داغ لاله می چکه از دل اشک
چیه جز خون جگر حاصل اشک
تاقیامت به یاد روز دهم
می شه خاک کربلا محفل اشک
کو آن محرمی که بپیچد صدای آن
خیمه گرفت شعله زسوز نوای آن
این پرچم حسین درختی است پر ثمر
باید که خون شیعه بریزد به پای آن
ای که نام تو شهید الشهداست
تو حسینی و مرامت زیباست
به همه گفته ام و می گویم
صاحب بی کفن من آقاست
ای نظر گاه نگاهت همه ی آمالم
دل حسینی شد و تا حــــ ــشر به این منوالم
من عزادار تو این چند محرم نشدم
از ازل یار توام هست هست هزاران سالم
الا نرفت آنکه به پای تو پا نشد
آقا نشد هر آنکه برایت گدا نشد
یک گوشه می رویم و فقط گریه می کنیم
حالا که کربلای تو روزی ما نشد
مان که روشنی دیده ی ترم باشی
شبیه آیینه ای در برابرم باشی
هوای خیمه ی من بی نگاه تو سرد است
بمان که ممایه ی دل گرمی حرم باشی
تو آفتابی و بالای نیزه هم که شده
بمان که روشنی دیده ی ترم باشی
بار بگشایید اینجا کربلاست
آب و خاکش با دل و جان آشناست
تا قیامت کربلا ماتم سراست
حضرت مهدی «حسان» صاحب عزاست
آقا بیا که ما ز غمت گریه می کنیم
ماه عزاست بر حرمت گریه می کنیم
شکر خدا که دل به عزا خانه بار یافت
ماه بکاست ما به غمت گریه می کنیم
ما مصیبت زده ی کرب وبلاییم حسین
بال وپر سوخته ی آل عباییم حسین
بسکه خون دل از این دیده ز غمهای تو رفت
همنشین لب دریای بکاییم حسین
ما اشک را ز پاکی مادر گرفته ایم
این زندگی ز چشمه ی کوثر گرفته ایم
اشک غم حسین بود خود بهشت ساز
ما از بهشت هدیه فراتر گرفته ایم