ماییم و نوای بی نوایی

نظر

اعدام جاهد

پس از بی نتیجه ماندن رضایت و اصرار مادر شهلا مبنی بر اجرای حکم ، رحیمی نماینده قوه قضاییه که از طرف آیت الله لاریجانی در زندان حضور پیدا کرده بود از شهلا خواست تا پیرو تماس های تلفنی خود و اظهارات قبلی اش مبنی بر اینکه قصد گفتن واقعیت هایی را دارد بیان کند که شهلا عنوان کرد حرفی برای گفتن ندارد.

  "شهلا جاهد" متهم به قتل لاله سحرخیزان، همسر ناصر محمدخانی ـ فوتبالیست سابق ـ به دار مجازات آویخته شد.


به گزارش «تابناک اجتماعی»، این حکم پس از تایید دیوان عالی کشور و موافقت رییس قوه‌ی قضاییه با استیذان، پس از گذشت حدود 8 سال از وقوع جنایت،
ساعت 5 صبح روز چهارشنبه 10 آذرماه در محوطه داخلی زندان اوین به مرحله اجرا درآمد.


با توجه به تعیین وقت مجازات قصاص شهلا برای تاریخ 10 آذر ، صبح امروز قاضی شعبه اجرایی احکام و رحیمی رئیس روابط عمومی و تشریفات قوه قضاییه به همراه عبدالصمد خرمشاهی وکیل مدافع شهلا و خانواده لاله سحرخیزان در محوطه زندان اوین حضور پیدا کردند.

در این ارتباط ابتدا به مدت 45 دقیقه ناصر محمدخانی و فرزندش علیرضا ، مادر لاله با یکدیگر به گفتگو پرداختند و تلاش وکیل مدافع شهلا و نماینده قوه قضاییه و قاضی  شعبه اجرای احکام برای جلب رضایت بی نتیجه ماند.

پس از این گفتگو ها، شهلا که هیچگاه تصور نمی کرد صبح امروز به دار مجارات آویخته شود به یکباره غرورش درهم شکست و به التماس و گریه و زاری افتاد تا شاید بتواند رضایت خانواده لاله را جلب کند. اما مادر لاله عنوان کرد: فرزندان لاله در این 9 سال بی صبرانه در انتظار اجرای حکم بودند و تنها مرگ شهلا است که می تواند التیام بخش رنج ها و مرارات های آنها باشد.
پس از این اظهارات و اصرار تلاش های هیئت صلح و سازش که بار دیگر بی نتیجه باقی ماند ، شهلا پس از اذان صبح به دار آویخته شد که حکم فوق را علیرضا فرزند بزرگ لاله اجرا کرد.
عبدالصمد خرمشاهی وکیل مدافع شهلا به خبرنگار ما گفت: من به سهم خویش از تلاش های آقای رحیمی رئیس روابط عمومی و تشریفات قوه قضاییه که تلاش بسیاری را در جهت جلب رضایت انجام دادند تشکر می کنم زیرا وی به نمایندگی از رئیس قوه قضاییه آمده بود تا در صورتیکه شهلا حرف تازه ای برای گفتن
  داشته باشد حکم را  متوقف کرده و این پرونده بار دیگر مورد بررسی قرار گیرد که شهلا هیچ حرفی برای گفتن نداشت. بطوریکه رحیمی عنوان می کرد شهلا در تماس تلفنی با وی، خود اصرار به تعیین تکلیف و اجرای حکم را داشت.

 

 

در حاشیه

*شهلا  پس از خروج از بخشی که در آن نگهداری می شد تصور نمی کرد حکم قصاصش اجرا شود.
*در مدت 45 دقیقه مذاکره ، او حتی به ناصر محمدخانی نگاه هم نکرد و کلمه ای با او حرف نزد.
*وقتی شهلا از جلب رضایت ناامید شد خود را به دست و پای مادر لاله انداخت و با گریه و التماس از او خواستار رضایت شد اما مادر لاله عنوان کرد در این 9 سال ما هیچ بی احترامی به شهلا نکردیم و براساس آموزه های دینی خود قصاص را حق خود می دانیم.

*پس از قصاص شهلا و انجام معاینات از سوی پزشک و تایید مرگ ، وی با یک دستگاه آمبولانس به سردخانه پزشکی قانونی منتقل شد. حکم قصاص با چوبه‌ی دار در حضور قاضی "عصمت‌الله جابری" دادیار اجرای احکام دادسرای امور جنایی تهران پس از طی تشریفات قانونی، توسط اولیای دم لاله سحرخیزان اجرا شد.

هنگام نماز شهلا جیغ زد و التماس کرد که مرا نکشید . تازه آن وقت باورش شد که می خواهند وی را بکشند. شهلا که باورش نمی شد قرار است اعدام شود ناگهان شروع به جیغ و داد کرده و التماس کرد که مرا نکشید.
به گزارش خبرنگار ما از محل اعدام، هیئت صلح و سازش 45 دقیقه با خانواده مقتول صحبت کرد اما فایده ای نداشت و مادر لاله رضایت نداد.
رحیمی که از طرف قوه قضاییه آمده بود تا شاهد اجرای حکم باشد
  به شهلا گفت در اخرین لحظه آیا حرفی برای گفتن داری؟ 
وی جواب داد اگر حرفی داشتم در این 9 سال می زدم.
شهلا درآخرین لحظاتی که طناب دار به گردنش آویخته می شد،
 
نه با ناصرمحمدخانی صحبت کرد و نه حتی به وی نگاه کرد. ناصر سرش پایین بود و چیزی نمی گفت.
در نهایت پسر لاله سحرخیزان صندلی را از زیر پای شهلا کشید و شهلا جان داد.

آقای رحیمی با خانواده مقتول نیز صحبت کرد و مادر لاله گفت بچه های لاله اصرار به اجرای حکم دارند . خرمشاهی وکیل شهلا گفت موکلش راز سر به مهری را با خود برد.

 به گفته وی بیش از 45 دقیقه آقای رحیمی با شهلا صحبت کرد و گفت که خودت(شهلا) به من زنگ زدی و گفتی بیا و حالا هر چه می خواهی بگو که در نهایت شهلا گفت حرفی برای گفتن ندارم و بدین ترتیب راز سر به مهری را با خود برد.

ناصر محمد خانی نیز به گفته خرمشاهی کاملا بی تفاوت بوده و فقط نگاه می کرد. مادر لاله نیز گفت این حق بچه های لاله است که خداوند برای انها در نظر گرفته و صاحب حق هستند که با قاتل مادرشان رفتار نمایند.